بینش انسانی
دکتر سید ابوالفضل حسینی - 13960723
دوست خوبم "آقای ب"، دبیر بازنشسته ی آموزش و پرورش سبزوار است. او ذهنی نقاد دارد. سال ها تدریس فلسفه، منطق و کلام، از ایشان شخصیتی عقلگرا ساخته که اگر به سخن کسی گوش می دهد با بینشی استدلالی ارزیابی می کند. گرچه ممکن است عکس العملی انجام ندهد و سکوت کند. می گوید:" اگر کسی فحشم بدهد یا سیلی ام بزند، واکنش نشان نمی دهم، ولی نسبت به آن چه در باره ی مبانی اعتقاد ما مربوط است گفته می شود، حساسم و اگر شخصی که از او انتظار نمی رود سخنی غیر منطقی بگوید ، بدون رودربایستی واکنش نشان می دهم. "
در جلسه ای، به سخنان سخنران انتقاد کرده بود. لُبِّ سخنش این بود که هر انتقادی متضمن یک نوع نفی هم هست. سخنران ابتدا نپذیرفت ولی پس از توضیح بیشتر قبول کرد. آن توضیح این بود که اگر متنی و یا سخنی تماماً " سره" باشد، جای نقد نیست، اما وقتی که سره و ناسره با هم باشند، کار نقد تفکیک سره از ناسره است. لاجرم ناسره نفی می شود."
اخیرا سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش را به نام "چرا مثنوی می خوانیم؟" گوش کرده است و به بنده توصیه می کرد که آن را بشنوم.
یک نکته کلیدی درسخن" آقای ب" این است آن همه قاطعیتی که دهه های گذشته در بیان و کلام ما وجود داشته، بی مورد بوده است.
"خود غلط بود آن چه می پنداشتیم". به ایشان گفتم که این که گذشته خویش را نقادی می کنید، لازمه ی کمال و پیشرفت است .
داستانی از سال های اول پس از انقلاب نقل کرد. گفت: در اوج سال های انقلاب، آن قدر سخنان و مواضع امام خمینی برایمان قطعی و یقینی می نمود که حاضر نبودیم اندک نقدی بر ایشان را تحمل کنیم. روزی با ماشین به جایی می رفتیم. فردی روحانی را هم که هم مسیرمان بود سوار کردیم. در بین راه که صحبت دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار...
ما را در سایت دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hosseinisabzevaro بازدید : 178 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1396 ساعت: 18:25