عرفان حسینی

ساخت وبلاگ
 
 
 

عرفان حسینی

 توضیح : با تشکر از سایت خبری سبزوارنگار که متن سخنرانی را مکتوب نموده است،  مطالب تکمیلی آن بعدا  اضافه خواهد شد. 
       یکشنبه ۲ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۴۷ 

سبزوارنگار/

همایش "محرم در آینه امروز" به همت انجمن اسلامی معلمان سبزوار و با همکاری انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه و هیأت امنای مسجد و حسینیه برغمدی ها در دو شب متوالی و با سخنرانی چهار تن از فرهیختگان سبزوار در محل مسجد و حسینیه برغمدی های سبزوار برگزار شد. متن سخنرانی دکتر سید ابوالفضل حسینی؛ عضو هیأت علمی دانشگاه حکیم سبزواری با عنوان "عرفان حسینی" تقدیم خوانندگان فهیم می شود:

Image title

سبزوارنگار/  عرفان حسینی

دلیل انتخاب عنوان "عرفان حسینی" این است که ما با مفاهیم حماسه حسینی، شهادت حسینی، شجاعت و دلیری حسینی خیلی آشنا هستیم اما یکی از ابعادی که امروز و در آینده برای زندگی جوامع مختلف و ما مسلمانان و به ویژه شیعیان که مُتَّصف به پیروی از آن بزرگمرد هستیم، لازم است، این که ابعاد معنوی، عرفانی و اخلاقی امام حسین(ع) را هم بشناسیم.

امام حسین(ع) لااقل یک درس به ما داده است؛ که کجاست می ارزد، زندگی را فدا کرد؟ چون اصل، بر زندگی است.

  این روزها در جامعه ما گاهی مذاکره سیاسی، عملی نامقبول عنوان می شود، اما امام حسین(ع) تمام راه های دیپلماتیک را که امکانش بوده ، رفته تا حجت تمام شود. این درس، کمتر مورد توجه ما قرار گرفته است. امام حسین(ع) به ما فهماند که زمانی می رسد که هیچکدام از این راه ها به نتیجه نمی رسد و جایی می رسد که اگر جانت را فدا نکنی، ثمره تلاش های همه انبیا و مکتب و مردمی که برای آن زندگی کرده اند، در خطر قرار می گیرد، بنابراین برای نجات آن راه و آن مکتب، باید از جان و مهم تر از آن؛ از آبرو گذشت، این نکته ی بسیار بسیار مهمی است.

  ضرورت تحقیق و تفحص تاریخی در مورد حوادث بزرگی نظیر عاشورا، به قدری مهم است که معتقدم بدون درک واقعیات شرایط اجتماعی آن روزگار، نمی شود فقط به ذهنیات و گزارش های غیر واقعی دل بست و فلسفه بافی کرد و از خودمان برای امام حسین(ع) و حرکتش، اهداف بسازیم.

سخت است که انسان در دوران مدرن و در روزگار ما، پُل بزند به هزار و سیصد و اندی سال پیش و در آن تاریخ و جغرافیا، در آن زمان و زمین قرار بگیرد، فرهنگ آن روزگار را درک کند و بعد، تحلیل واقع بینانه و تاریخی برای امروزی ها ارائه دهد.

باید بتوانیم قبل از هر تحلیلی بر وقایع عاشورا، خود را به مطالعه تاریخ مقید کنیم. ما این کاستی را داریم، متأسفانه مطالعه تاریخ؛ در بین علمای ما کم تر مرسوم بوده و تاریخ؛ بیشتر شکل روایت به خود گرفته است.

گاهی ما خوانش های خشونت طلبانه از امام حسین(ع) داریم. امام حسین(ع) قیام نکرد، امام حسین(ع) دفاع کرد. او در منگنه قرار گرفت و راهی نداشت جز این که در پاسخ به نامه های کوفیان، حرکت کند. وقتی در بین راه، سپاه "حُر" جلو امام را گرفت، آن جا بود که دید بعد از نوشتن نامه مسلم، شرایط کوفه تغییر کرده است. در روزهای آخر منتهی به تاسوعا و عاشورا، امام اصرار داشتند که ابتداء تیری از جانب آن ها پرتاب نشود و با وجود این که چند مورد تیر از طرف مقابل پرتاب شد، ولی امام حسین(ع) مقید بود که مقابله نکند. با "عمر سعد" به گفت و گو نشست، جواب نداد، به دلیل این که عمر سعد از خود اختیاری نداشت و با "عبید الله زیاد" در کوفه مکاتبه کرد و عبیدالله، "شمر" را فرستاد که اگر در عمر سعد تزلزل بود،  خود شمر، فرماندهی را برعهده بگیرد و کار را یکسره کند.

امام حسین(ع) گفت: اجازه بدهید برگردم و نقل های دیگری هست که امام گفتند: از مملکت شما خارج می شوم، اصلاً اجازه بدهید با یزید صحبت کنم و هیچکدام از این راه ها به نتیجه نرسید، این بود که پس از بن بست های دیپلماتیک، امام دست به کار دیگری زد.

  ما در یک جامعه مذهبی زندگی می کنیم. محرم و عزاداری امام حسین(ع)، ویژگی رفتار و سلوک مذهبی ما را به بالاترین درجه به جهانیان نشان می دهد، تا حدی که این مراسم؛ در میان مسلمانان و حتی جهانیان هویت بخش جامعه شیعی شده است.

به دلیل تحولات فکری، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نیز دوران گذار(مثل تحول رنسانس در اروپای قرن 16 و 17) قرائت های موجود از دین و دینی بودن در میان ما در حال تغییر است که این تغییر نگرش ها، طبیعی است.

قرائت رایج و رسمی از دین در حوزه های دینی و رسانه های حکومتی و نیز غالب مردم، شامل سه بخش؛ اصول عقاید، احکام شرعی و اخلاق است. علم کلام، علم فقه و علم اخلاق، به ترتیب متکفل بررسی این سه بخش هستند.

بخشی از علمای بزرگ حوزه های دینی، جلسات درس اخلاق داشته اند و کتاب هایی نظیر "معراج السعاده" "نراقی" مورد توجه بوده اند.

  قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران، نگرش ها و دیدگاه هایی درباره ی شهادت امام حسین(ع) و واقعه ی عاشورا ارائه شده اند که گاه با هم اختلاف هایی داشته و دارند. دیدگاه عوام و شهادت برای شفاعت امت جدش، دیدگاه مرحوم صالحی نجف آبادی در "شهید جاوید"، دیدگاه دکتر شریعتی در "شهادت" و "پس از شهادت" و "حسین وارث آدم"، دیدگاه شهید مطهری در "حماسه حسینی"، دیدگاهی که در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش داشت؛ شعار پیروزی خون بر شمشیر منتسب به حرکت امام حسین(ع)، دیدگاه های اخیر دکتر سروش و دیدگاه  رسول جعفریان که دیدگاهی تاریخی درباره کربلاست، از جمله این نگرش هاست.

  در میان عارفان ما از زمان های پس از اسلام و پس از واقعه کربلا تا کنون، توجه به جنبه های عرفانی و اخلاقی دین که مطابقت بیش تری با هدف و روح دین دارند، وجود داشته و دارد، البته این بُعد؛ در آینده جاذبه بیش تری هم پیدا خواهد کرد. نگاه عارفان به شخصیت امام حسین(ع) و یارانش به عنوان نمونه اعلای فنای فی الله و رسیدن به مقام قُرب الهی نیازمند توجه بیش از پیش است.

 در میان نو اندیشان دینی ما، توجه به اخلاق  و عرفان زیاد است. شریعتی؛ خلاصه دستاوردش را در سه کلمه ی " عرفان، برابری و آزادی" ارائه کرد. "ملکیان" سال هاست پروژه "عقلانیت و معنویت" را دنبال می کند. در این سال ها، محمد مجتهد شبستری "معنای زندگی" و "خدا، راز جهان" را تدریس می کند. مرحوم "نصر حامد ابوزید" "چنین گفت ابن عربی" را می نگارد. سروش و دیگران در باب فلسفه اخلاق کتاب ها نوشته و می نویسند.

 اکنون به عرفان حسینی می پردازیم تا در کنار سایر ابعاد امام حسین(ع)، برای نیازهای امروز خودمان، از آن بزرگ، الهام بگیریم.

در باب عرفان امام حسین(ع) هم می شود به عرفان نظری نظر داشت و هم به عرفان عملی.

عرفان نظری امام حسین(ع) را می شود در دعای عرفه او که در روز نهم ذی الحجه در صحرای عرفات قرائت می شود دید. مضامین بلند در توحید و خداشناسی و معرفت الهی  را در این دعا ونیز در مبحث توحید کتاب تحف العقول دید.خواند.

اماعرفان عملی و آن چه که امام حسین(ع) انجام داده است:

بزرگترین عُرفای ما در شاهکارهای ادبیات فارسیکه مضامین عرفانی دارد، امام حسین(ع) را به عنوان یک الگوی تمام عیار انسان کامل که به مقام فناء فی الله رسیده است، یادآوری کرده اند و آرزو کرده اند که ای کاش در این راه بتوانند گامی بردارند.

نتیجه این دو آن است امام حسین(ع) برای کسانی که این ظرفیت  و این  استعداد را دارند، نظیر "حُر"، کاری می کند که جهتش 180درجه تغییر می کند: ابتدا بر حسین است،  سپس با حسین می شود و جانش را فدا می کند.

عُرفا؛ معمولاً انسان را خلاصه موجودات در عالَم می دانند و خلاصه انسان را در دل، نشان ما می دهند.

مولوی در کلیات شمس می گوید:

  دل است همچو حسین و فراق؛ همچو یزید

  شهید گشته دو صد ره به دشت کرب و بلا

خواجه عبدالله انصاری نکته ی جالبی دارد که این مطلب را می رساند؛ می گوید:

الهی! چون آتش فراق داشتی، با آتش دوزخ چه کار داشتی؟!

 و این مضمون؛ همان مطلبی است که در دعای کمیل می خوانیم: "فهبنی یا الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک"

بزرگ ترین مجازات در نزد عُرفا؛ فراق و دوری از خداست و بهترین منزلگاه؛  قرب الهی "عند ربهم" هست که شهدا؛ به مقام عند ربهم یرزقون رسیده اند. قُرب الهی از این بیش تر نمی شود و مصداق اتم و اکمل شهداء؛ حسین بن علی و یاران با وفایش هستند که آگاهانه این مسیر را انتخاب کردند، آگاهانه در آن لحظات آخر، به این تصمیم رسیدند که باید جان بدهند.

  صحنه عاشورا را شنیده ایم ولی نباید ساده از کنار آن گذشت.قرار بود روز تاسوعا، قضیه یکسره شود، امام؛ فرصت خواستند که شب را به نیایش بگذرانند، که این، مقام عرفانی امام را می رساند، منتها در آن شب، یک کار سیاسی هم کرد که این هم یک الگو است، عبا را روی سرش انداخت و در تاریکی شب گفت: "یاران من! این ها با من کار دارند، شما از تاریکی شب استفاده کنید و بروید، من تصمیم خود را گرفته ام و می مانم."

   امام همه را آزاد می گذارد. قرار نیست که اختیار افراد در تعیین سرنوشتشان از بین برود . امروزهگرو کشی های سیاسی امروزه در جامعه نمود پیدا می کند. فلان آقا  می گوید اگر بخواهند که مرا به قعر چاه بفرستند، صد نفر دیگر را هم به دنبال خودم می کشانم پایین!!  

البته عرفان در بسیاری از نحله های اخلاقی هست ولی آن چه که در اسلام هست، توجه به دوست و معبود است. اوست که به زندگی معنا و جهت می دهد و ملاک انسانیت؛ قُرب اوست.

  زندگی بی دوست؛ جان فرسودن است

  مرگ حاضر؛ غایب از حق بودن است

  اولیای الهی؛ از خدا، خودِ خدا را می خواهند، قُرب و رضایت او را می خواهند. آن چیزی که امام حسین(ع) در آن لحظات آخر گفت: "خدایا راضی ام به رضای تو، تسلیمم به امر تو، هیچ معبودی جز تو نیست."

  خلاف طریقت بُوَد که اولیا

  تمنا کنند از خدا جز خدا

امام حسین(ع) به مقام راضیه مرضیه رسیده است، اشاره به آیات آخر سوره فجر: یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه. هم او از خدا خشنود و هم خدا از او خشنود است.

نفس مطمئنه؛ عالی ترین سطح است، با آرامش خاطر. لابد شنیده اید که امام در روز عاشورا، چهره ای برافروخته داشت، می دانید که زینب کبری بعد از آن همه مصیبت، در دربار عبید الله زیاد، وقتی که آن سخن ناحق عبید الله را شنید که شما را خدا در کربلا کشت، یا علی اکبر را خدا در کربلا کشت، کربلا را چه جوری دیدی؟

زینب فرمود: و ما رأیت الّا جمیلا. این نفس مطمئنه است. او آن چه که از جانب حضرت دوست می بیند، جز زیبایی نمی بیند. این ها به مقام بلند نفس مطمئنه رسیده اند.

دعای عرفه یکی از دعاهای با مضامین بلند است در این که تمام این دعا مربوط به امام حسین(ع) نیست، صحبت هایی هست، مجلسی؛ قسمت های انتهایی دعا را به امام نسبت نداده است اما در روزگار ما بعضی مثل آیت الله جوادی آملی می گویند قسمت های انتهایی؛ فرازهای بلند دعاست و مربوط به خودِ حضرت است. آن جا که می گوید: "خدایا من در این آیات؛ نشانه های تو را بجویم؟ این ها که من را از تو دور می کنند، به خودت می پردازم."

به قول سعدی:

  غایب نگشته ای که شَوَم طالب حضور

  کِی بوده ای نهفته، که پیدا کنم تو را؟!

و به قول حکیم حاج ملا هادی سبزواری؛ ای خدایی که از فرط حضور و نورت، ما تو را نمی بینیم!

  مثل ماهیان ندیده غیر از آب

  پرس پرسان زیکدگر که آب کجاست؟

ماهی باید از آب گرفته شود تا معنی آب را بفهمد.

امام می فرماید: " تو هستی که خودت را در هر چیزی به من شناساندی، پس من تو را آشکارا در هر چیزی دیدم و تو بر هر چیزی آشکاری."

چنان که سعدی می گوید:

  به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

  عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

امام حسین(ع) رابطه بین انسان و خدا را هم بازگو می کند: "خدایا! من در عین بی نیازی، نیازمندم. چگونه در نیازمندی ام بی نیاز باشم؟ الهی! من در دانایی ام، نادان هستم، پس چگونه در عین جهالتم، نادان نباشم؟ خداوندا! مرا از ذلت نفس خویش خارج ساز و از پلیدی شرک، پاکم گردان. بارالها! تو نزدیک ترین کسی هستی که خوانده شود و زودترین اجابت کننده ای و شنونده ترین شنونده سؤال کنندگانی. هیچ سؤال شونده ای همانند تو نیست."

مرحوم اقبال لاهوری از تعبیر فقر در اظهار عجز و نیازمندی به بارگاه الهی به عنوان فقر قرآنی نام می برد، منتها فقری که در اصل، پادشاهی است.

  فقر قرآن؛ اصل شاهنشاهی است

  جز به قرآن ضیغمی روباهی است

دعای عرفه؛ بسیار درس آموز است و تعمق در آن بسیار مفید است.

امام در مطلب توحید تحف العقول توصیه می کند به پرهیز از بینش مارقین که خدا را شبیه خود کرده اند و اشاره می کند به این که لیس کمثله شی و بعد جمله ای که تحول حوادث او را دستخوش دگرگونی ها نمی کند و حالات گوناگون بر او جاری نمی شود و تغییر حال نمی دهد.

به قول کی یرکگارد: دعا؛ خدا را تغییر نمی دهد بلکه دعا کننده را تغییر می دهد.

از بعد عملی؛ ذوقیات عرفانی زیادی هست، آن چه حضرت ابراهیم(ع) موفق به آن نشد، امام حسین(ع)  در کربلا موفق به آن شد.

داستان عقل و عشق و رابطه آن با عرفان چیست؟

عقل و عشق در نهایت از یک مقوله اند. عقل؛ در نهایت خودش به عشق می رسد.

به تعبیر استاد ابراهیمی دینانی؛ انسان که بالاخره یک هویت دارد.

در حدیثی از امام معصوم خطاب به هشام آمده که: «خداوند؛ دو نوع حجت و رسول برای شما گذاشته، یکی عقل که رسول باطنی است و دیگری رسولان ظاهری.»

در باب پیامبران می گوید:

هیچ پیغمبری نبوده که عاقل ترین فرد زمان خودش نباشد. خدا رسالت را بر دوش عاقلان گذاشته است.

به تعبیر دینانی؛ امام حسین(ع) تجسم عقل است، منتها عقلی که به صورت عشق درآمده است.

در بحث اخلاق؛ سروش دباغ جمله ای گفتند که امام حسین(ع) به لشکریان مقابل گفت: اگر دین ندارید و به قیامت معتقد نیستید، آزاده باشید. جناب دباغ معتقد است؛ لفظ لااقل را ما اضافه کرده ایم، چون لااقل آزاده باشید؛ یعنی آزادگی بخشی از دین است. وی اصرار دارد ارزش های اخلاقی نظیر آزادگی، اصالتاً موضوعیت دارند و امام این جا این را به کار بردند.

اخلاق دینی و اخلاق غیر دینی بحث درستی است و ما باید به آن بپردازیم. آیا ما دین را برای اخلاق می خواهیم یا اخلاق را فدای دین می کنیم؟ آیا ما مکتب و مذهبی که انتخاب می کنیم را عاقلانه انتخاب می کنیم یا نه؟ آیا دین برای اجرای عدل است یا نه؟

به قول عطار:

با جگر گوشه ی پیمبر این کنند

وانگهی دعوی داد و دین کنند!

صائب می گوید:

چند روزی گر بود مُهر سلیمان معتبر

تا قیامت سجده گاه خلق، مُهر کربلاست

 عمان سامانی؛ شاعر دوران قاجار که در گنجینه الاسرار، بیش تر قضایای کربلا را از منظر عرفانی تصویر کرده، صحنه به میدان رفتن حضرت علی اکبر را اینگونه ترسیم می کند:

گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست

رو که در یک دل نمی گنجد دو دوست

اگر قرار است زن و فرزند و خانمان و حیات دنیا ما را از رسیدن به معبود دور بدارد، در آن شرایط باید از آن ها گذشت و امام حسین(ع) این درس را که درس کوچکی نبود، به ما داد.

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

Image title

 

 
دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار...
ما را در سایت دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار دنبال می کنید

برچسب : عرفان حسینی,عرفان حسینی رویا,عرفان حسینی و دیانا رویا,عرفان حسینی میمیرم برات,عرفان حسینی و دیانا,عرفان حسینی و سعید عرب,عرفان حسینی ریمیکس,عرفان حسینی سعید عرب,عرفان حسینی رویای ساده,عرفان حسینی منفرد, نویسنده : hosseinisabzevaro بازدید : 169 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 4:45