حج نامه ( گزارش تحلیلی سفر حج ) - بخش دوم

ساخت وبلاگ

  

 

حج نامه 

( گزارش تحلیلی سفر حج ) - بخش دوم

دکتر سید ابوالفضل حسینی 

 

چهار شنبه 6/ 10 / 1385 (7 ذیحجه 1427)

امروز(هفتم ذیحجه) سالروز شهادت امام باقر است که در ذیحجه ی سال 114 هجری قمری اتفاق افتاد.

پشت بام مسجد الحرام از سنگ سفید پوشیده شده است. فضای این جا، برای نظاره ی جمعیت در حال طواف، خیلی جالب است. از بالا که به پایین نگاه می کنی اقیانوس شناور انسان ها، تو را هم در خود غرق می کند، اگر ندانی که اینان هفت بار طواف می کنند، گمان خواهی کرد که یکسره می چرخند. بواقع نیز چنین است. چرا که جمعی می روند و جمعی می آیند. این رودخانه هیچگاه از خروش نمی افتد. امواج این دریا همیشه خروشان اند.

نزدیک اذان که می شود، به تدریج برای مدت نماز، دریا آرام می گیرد. گویا همه یک موجند یا نه، همه ی امواج از یک نقطه کانونی پخش شده و در همان حال متوقف شده اند. یگانگی نوع انسان در این جا خود را نشان می دهد.

ازبالای مسجدالحرام نگاه به کعبه و مردمی که بدور آن می چرخند ، لذت بخش است. آنچه را در فیلم ها و عکس ها دیده ای، این جا خودِ واقعیت را لمس می کنی .

نماز ظهر را در پشت بام، در جایی مشرف بر خانه کعبه و محل امام جماعت خواندیم. من و خانم در کنار هم. نسبت به آن چه در شهر و دیارمان د اشتیم، چیز عجیبی است. دیروز هم در طبقه همکف مسجدالحرام که نماز جماعت خواندیم همین طور بود.  ازبالا که به اطراف کعبه نگاه می کنی، اوضاع و احوال همه جا همین جور است.

یعنی زنان و مردان در یک صف نماز می خوانند. چاره ای هم جز این نیست. مگر در حال طواف و سعی تفکیک جنسیتی مطرح است؟!

حجم جمعیت به قدری بود که تعداد زیادی که در حال طواف بودند، برای نماز امکان نشستن و سجده نداشتند، بنابر این در مدت نماز، سر پا و چفت در چفت، ایستاده بودند تا نماز تمام شد و آهسته آهسته سیل گردابی براه افتاد.

هر چه که جمعیت و طواف و وسعی و یکرنگی و...، تو را با تاریخ و بشریت و توحید پیوند می دهد، ساخت و سازهای اطراف مسجدالحرام، بویژه برجهای سر بر افراشته ای که کعبه و مسجدالحرام را تحت الشعاع خود قرار داده اند، تورا رنج می دهد. در ایران، اکنون سازمان میراث فرهنگی برای فضای اطراف بناهای تاریخی، حریم قائل است و کار را جدی می گیرد، این جا گویا، مقدس ترین مکان مذهبی مسلمانان، تاریخی ترین معبد بشر، اساسی ترین کانون توحید و خدا پرستی و میراث ابراهیم و اسماعیل و... و محمد (ص) از این نظر مورد توجه نبوده است.

  این روزها شاید شلوغ ترین ایّام در مکه است. از روز هشتم ذیحجه، حجاج به سمت عرفات می روند و مکه از روز نهم، خلوت می شود.

  رانندگان وسایط نقلیه، حداکثر بهره برداری را از این شلوغی می کنند. از ماشین های استیشن آمریکایی نسبتاً قدیمی تا مینی بوس های جدیدتر برای مسافر بری استفاده می کنند، مسیرهایی را که در شرایط معمولی با 2 ریال سعودی می بردند، 5 ریال و حتی 8 ریال کرایه می گیرند. مثل خودمان در ایران هستند!

از جانب بعثه، نماینده ای آمد تا در مورد گفتگوهایی که با سایر کشورها صورت می گیرد، صحبت کند. فرم هایی داشت که چکیده ای از مطالب مطرح شده در گفتگوها در آن می بایست منعکس شود و.....

یکی از کسانی که مدینه قبل بود، می گفت: برای ما که درست پس از اعمال حج تمتع عازم کشور هستیم، فرصتی برای بجا آوردن عمره مفرده نیست و شما(ما) این شانس را دارید که عمره هایی را به جا آورید.

  از طرف بعثه به روحانی کاروان ها تاکید شده است که در هتل ها نماز جماعت اقامه نشود تا افراد ایرانی در مراسم نماز جماعت مسجدالحرام یا مساجد دیگرشرکت کنند.

  تاکید مرحوم امام خمینی بر حضور در نماز جماعت اهل سنت و عدم اعاده ی نماز، تاثیر مثبتی داشته است، فتوای امام خمینی بر گرفته از روایت امام صادق است که می فرماید:«مَن صَلَّ خَلفَهُم کَمَن صَلَّ خلفَ رَسوُلِ الله». با این حال برخی روحانیون هستند که قائل به اعاده ی نماز هستند.

شب گذشته و امشب، جلسه توجیهی داشتیم. فردا باید به سوی عرفات کوچ کنیم.

حجة الاسلام سید بابا عظیمی معاون روحانی کاروان در باب دعا در عرفات صحبت کرد؛ از خواسته های ملتمسین دعا، تا تاسی به ادعیه ی ائمه اطهار و موانع استجابت دعا مطرح شد.

همچنین اقرار و اعتراف به قصور و تقصیر خود، و یادآوری ربوبیت و رزاقیت خداوند در متن دعا وجود داشته باشد.

آقای مؤمن زاده، روحانی کاروان در ادامه سخنرانی آقای عظیمی یادآور شد که دعا را با «بِسم الله اَلرَحمنِ الرَحیم» و «صلوات» شروع کنید و با صلوات ختم کنید. صلوات، دعای مستجاب است. شاید دعاهای دیگرتان که در لابلای آن صلوات باشد، نیز مستجاب شود.

مدیر کاروان هم در آخر سخنرانی کرد. هوا کمی سرد می شد بگونه ای که افرادی که کت نپوشیده بودند به تدریج برای پوشیدن کت از محل سخنرانی در پشت بام هتل به اتاق های خود می آمدند و برخی با پوشش مناسب بر می گشتند.

  مدیر کاروان ما حاج آقای ایزدی است. آدم جالبی است. آرام و متین. در امور حج تجربه کافی دارد ولی آنچنان که خودش معترف است سخنران برجسته ای نیست. البته بعد از منبر دو روحانی، یک غیر روحانی بتواند در آن هوای نا مناسب و پس از خستگی روزانه ی زائران نیم ساعت حرف بزند کار آسانی نیست.

  یادم رفت که بگویم صبح امروز که از خواب برخواستیم، آسفالت کوچه و خیابان  خیس باران بود. چهارشنبه مکه هوای لطیفی داشت. پس از گوش دادن به 3 سخنرانی، آنهم در هوای نسبتاً سرد سرِ شام بالای پشت بام. دوستان هم اتاقی مان همه با موبایل هایشان مشغول شدند.

هر کدام از ما 70 ریال سعودی داده بودیم تا سیم کارت موقت مخصوص عربستان بخریم. بعضی از دوستان زحمت خرید را کشیده بودند.

می گویند استفاده از این سیم کارت ها، هزینه مکالمه با ایران را کاهش می دهد.

دستورالعمل و یا پروتکل استفاده از این سیم کارت تلفن همراه چنین است :

1- قرار دادن سیم کارت درون گوشی تلفن

2- وارد کردن pin code  (یا رقم السری )

3- وارد کردن عدد 1500 ،پس از فعال شدن

4-پس از شنیدن صدای اپراتور عدد 1 وارد شود

5- پس از آن علامت ------- وارد شود .....

من و خانم دو گوشی تلفن همراه، بهمراه آورده ایم! چون با شماره من بیشتر تماس می گیرند، گوشی خانم را برای استفاده از سیم کارت جدید و موقتی در نظر گرفتیم. بویژه که خانم وقت بیشتری نسبت به من برای تماس تلفنی دارد.

«مَن اِستطاع» :

فقها در شرایط استطاعت، مطالبی گفته اند. آنها فعلاً مورد نظرم نیست. فقه، اگر قرار است زنده و پویا باشد، باید در متن زندگی با توجه به پیشرفت ها و نیز محدودیت های انسان امروز و در بستر زمان و مکان حاضرباشد.

فقیهی که شرایط زمان و مکان، عصر و نسل را درک نکند و راه حل برای مسائل مستحدثه ارائه نکند به چه درد می خورد. استطاعت، باید دوباره تعریف شود. اصلاً بالاتر از آن، آیا در شرایط امروز، هر فرد درهر کجای عالم، هنوز هم باید دعا کند که « اَللهّمَ ارزقنی حَجَّ بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کّلُ عام» خدایا هر ساله حج خانه ات را نصیب من کن!

 این دعا در شرایطی که بیان شده است درست، دقیق و به جا بوده است زیرا در صدراسلام، در محیط مکه و مدینه و مناطق نزدیک، امری ممکن و نسبتا ساده بوده است. امام حسن مجتبی 20 یا 25 بار حج خانه خدا را بجا آورده، ولی شرایط برای امام حسن عسکری به گونه ای بود که حتی یک بار هم موفق به زیارت خانه خدا نشد.

هم آن امام بود، هم این. هم آن بزرگوار حسن بود و نیکو و هم این بزرگوار، حسن و نیکو. «لا نُقَرِّقَ بَینَ اَحَدٍ مِنهُم».

شرایط زمانی و مکانی و شخصی و اجتماعی است که عمل ما را بهتر معنی می کند.

امروزه با وسایل آسایشی و راحتی، با سهولت رفت و آمد، با امنیت و بهداشت و... استطاعت با گذشته متفاوت است. اگر قرار بر استطاعت ( به تعبیر گذشتگان ) باشد، عده ای  بیش از حد به حج می روند و دیگرانی از حق خویش محروم می شوند. یکی از روحانیون به من گفت که سی بار به حج رفته است. این است که احساس می کنم حج در شرایط روزگار ما یک حق است، حقی که هر مسلمان بر حاکمان کشورش (و یا دیگر نهاد های مسوول) پیدا می کند تا زمینه تحقق آن را فراهم کنند.

  ظاهراً در شرایط فعلی لازم است حج تمتع  برای عموم، بیش از یک بار مجاز نباشد تا همه ی مسلمین، از این حق استفاده کنند.

پیشنهاد می کنم دولت های اسلامی برای هر فرزندی که به دنیا می آید، حسابی به نامش برا ی حج باز کنند، که مبلغ اولیه اش را دولت به حساب واریز کند و کودک همچنان خود را آماده سازد و در جوانی و میانسالی با زمینه سازی سالهای پیش، به سفر معنوی حج برود. آثار سازندگی روحی و اخلاقی و معنوی و عرفانی این کار، آن چنان خواهد بود که تحول بزرگی در میان نسل جوان مسلمان در گرایش آنان به دین و معنویت، ایجاد خواهد کرد. نسلی را که رها شده اند، و احساس بی پناهی می کنند و بخش عمده ای از آنان هر روزه در دام های شیطانی گرفتار می شوند، به پناهگاهی فرا می خواند. آنان را از بی هویتی نجات داده و به هویت واقعی شان که تعلق خاطر به حریم حرم یار است، دعوت عملی می کند.

  بگذارید جوان به حج بیاید تا آثار آن در بقیه ی عمر به سلامت جوامع اسلامی کمک کند. و نگذارید حج با جهل آمیخته شود .

  دولت های کشورهای اسلامی تلاش کنند تا حج، محور اتحاد مسلمین بماند. مقامات عربستان، در طول سال بویژه ایام حج هم به صورت دعوت رسمی از دولت های اسلامی و هم به صورت دعوت فردی از صاحب نظران و روشنفکران و عالمان دینی، از آنان نظر خواهی نمایند. ضرورت اجتهاد در مسائل حج بر کسی پوشیده نیست.

حج، آگاهی بخش و بیدار کننده است و آنان که صرفاً برای یک نوع رفع تکلیف به حج می روند، تنها لفظ «حاج» یا «حاجی» به نامشان اضافه  می شود.

سعدی گفته است :

خَرِ عیسی گرش به مکّه برند                              چون بیاید، هنوز خَر باشد

 

پنجشنبه 7 /10 /1385 (هشتم ذیحجه1427)

دعا و زیارت در مکه تا ظهر ادامه داشت. تاکید بود که بعد از نهار از حدود ساعت 3 بعد از ظهر منتظر جلسه توجیهی و حرکت باشید.

یک اتوبوس روباز و سه اتوبوس معمولی ( سرپوشیده ) داشتیم اما چون حرکتمان به بعد از اذان مغرب موکول شد نیاز به  پرداخت کفّاره نبود. هم اتاقی های من 4 نفر بودند که با هم درردیف آخر اتوبوس نشستیم، و عازم عرفات شدیم.

قبل از سوار شدن روحانی کاروان، نیت را آموزش می داد و تلقین می کرد! یا بهتر است گفته شود القا می کرد.

پوشیدن لباس احرام، نیت و سپس تلبیه شروع شد و در اتوبوس هم تکرار  شد:

لبیک، اللهم لبیک، لا شریک لک لبیک، ان الحمد والنعمة لک و الملک، لاشریک لک.

دنبال فرصت می گردم تا راجع به «حمد، نعمت و مُلک» و هماهنگی آن با سوره ناس و آموزه های شریعتی راجع به رمی جمرات مطلبی بنویسم . فعلاً گزارش می نویسم و فرصت مسائل تحلیلی نیست.

ترافیک سنگین است و حرکت کُند است تا از مکه خارج شوی ساعتی طول می کشد، اتوبوس ها بقدری ترمز می گیرند که بوی لنت ترمزها، آزارت می دهد.

به عرفات رسیدیم. تغییر زیادی کرده است. در تیر ماه 1378 که به سفر عمره آمده بودم و طبق معمول از عرفات، مشعر و منی بازدید داشتیم، هنوز درختانی که غرس شده بودند، حدود 2 تا 3 متربودند. الآن این درختان چهره عرفات را تغییر داده اند.

چادرهای ایرانیان در یک قسمت است و قس علهیذا ...

 

جمعه 8 /10/ 1385 (9 ذیحجه1427) - عرفات

در این روزها که وقت کم می آورم از اوضاع و احوال کشور، تقریباً بی اطلاعم در عین حال از تلفن یکی از همراهان متوجه شدم که در ولایت برف خوبی باریده است.

البته ما هم در عرفات شب نسبتاً سردی را به صبح رساندیم. خدا پدر و مادر خانم را بیامرزد که پتوی خودش را هم به من داده بود (همین پتوهای سبک با کناره های ندوخته را می گویم که در شرایط عرفات و مشعر و منی می توان به عنوان احرامی اضافی استفاده کرد)

  حدود ساعت 9 صبح از طریق مسوولان کاروان، برای شرکت در تجمع مراسم برائت از مشرکین فراخوان دادند. به محل مراسم رفتم. جایگاه ویژه ای نبود، فقط پرده های حائل بین چادر ها را بالا زده بودند تا فضای محدودی متصل به هم دیده شود. حجة الاسلام محمدی ری شهری (که اکنون برای اولین بار می شنیدم  حضرت آیة الله) نماینده رهبری، متن پیام آیةالله خامنه ای را قرائت کرد. مواردی مثل اشاره به لبنان، فلسطین ( و دولت جدیدش) عراق (و دولت کنونی اش) و .... برای پیام حج امسال نسبتا جدید بودند.

  مراسم روز عرفه بعد از ظهر روز نهم است که از ظهر تا اذان مغرب را باید نیّت وقوف کنی. از نظر فقه، همین وقوف واجب است اما آیا کفایت می کند!؟ اگر کسی مضامین دعای عرفه امام حسین را که در این سرزمین بیان شده ا ست،بفهمد، به این حد اکتفا نمی کند.

مراسم برائت در بخشی از چادرهای ایرانیان برگزار شد. صدای بلندگو حتی نمی توانست بیش از 20%  چادرهای ایرانیان  را پوشش دهد. البته پخش این مراسم از تلویزیون ایران و رسانه های داخلی کاربرد آن را بهتر نشان می دهد. اصلاً در برگزاری این مراسم به این روش، خیلی جای حرف است. مقامات ایران باید از نظر صاحب نظران آگاه و آزاده و آزاد اندیش استفاده کنند.

البته اگر قرار است این مسئله هم مثل بسیاری از امور دیگر کاربرد داخلی داشته باشد، جای هیچ سخنی نیست، اما اگر فکر می شود که تهران، ام القرای جهان اسلام است و حکومت ایران، ولایت امر مسلمین جهان، و همه یا اکثریت مسلمانان عالم منتظرند تا از ایران فرمانی برسد و آنان برایش جان فدا کنند، که باز هم نمی توان سخنی گفت. الهی که چنین باشد. اما، واقعیّت، این ها نیستند.  در تهران، حکومتیان باید گوش ها و چشم هایشان را بازکنند. دور و بری هایی که مفت و مجّانی (البته از جیب مردم ) حج می آیند، گزارش های غلوآمیز می دهند. حدود  80 تا 90  درصد حجاج ایرانی هم از متن پیام رهبری آگاه نشدند، چه رسد به سایر حجاج دیگر کشورها !

عموماً نشانه ای از این که حجاج غیرایرانی توجهی به پیام و مراسم داشته باشند، دیده نمی شد. من قسمت های جلو تریبون را ندیدم ولی متن و حواشی مراسم را به همراه یکی از همسفری هایم با نگاهی نقادانه وارسی کردیم. چون اعتقاد دارم که در شرایط امروز و فردای ما، حج باید به صورت حقی برای مردم مسلمان تلقی شود و حکومت ها هم در قبال این مساله مسؤول هستند، ناچارم تذکّر دهم که به جای آنان که سال های متمادی مجاناً به حج می روند و یا احیاناً حق ماموریت می گیرند، بگذارید هر چه بیشتر صاحبان حق ازآن بهره مند شوند.

در مراسم برائت، مجری مراسم  که ظاهراً همان که مجری مسابقات قرائت قرآن کریم درسطح  بین المللی است، گزارش می کرد که شبکه های یک و خبر سیمای جمهوری اسلامی و صدای جمهوری اسلامی و شبکه اینترنتی بطور مستقیم این مراسم را گزارش می کنند .

راستی که دولت ایران در کشور عربستان می تواند مراسم برائت را برای جهان  مستقیماً پخش کند، پس زمینه تکنیکی پیام رسانی فراهم است. اگر پیامی وجود داشته باشد، راه  رساندن آن آسان شده است.

نکته دیگر این که  در روز عرفه، در زمان قبل از ظهر می شد که از مسجد نَمِرَه  وآن ناحیه دیدن کنیم که در فضیلت آن سخن هاهست. این که گفتم صبح به خاطر اینست که روحانی کاروان ما می گفت بخشی از این مسجد - بویژه بخش  محراب آن- خارج از عرفات است بنابر این قبل از نیت وقوف وپیش از ظهر، مشکلی پیش نمی آمد. 

  در عرفات از صبح تا ظهر، آزادی که هر کاری دلت می خواهد انجام دهی. با این که گفته شده بود که دعای عرفه امام حسین ساعت 3 بعد از ظهر خوانده خواهد شد، اما من خود، جداگانه یک بار آن را خواندم چون می دانستم که در خواندن خودم به مضامین آن، بیشتردقت می کنم. بعد از ظهر همراه جمع نیز در مراسم آن را خواندم. خوشبختانه از تمام وقت روز عرفه برای خواندن دعا، قرآن و نماز استفاده کردم.

 روز نهم غروب شد. دیشب، دیر هنگام، رحل اقامت در عرفات افکندیم و امشب زودهنگام، بار سفر بستیم.

عجب کاروانسرایی است این عرفات! هنوز استراحت نکرده، باید این جا را ترک کنی.

با همه ی این احوال از رمز و راز عرفات، به این سادگی نمی توانی عبور کرد. نصف روز در اینجا باید اقامت کنی، اما   چه خوب است که در این ساعات، برای یک عمر در آن بیندیشی. «تفکرُ ساعةٍ اَفضل مِن عِبادةِ سَبعین سنه » یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت برتر است .

عرفات از منطقه حرم خارج است، یعنی اول آگاهی تفکر و تعقل و سپس ورود به حرم!

سرزمین عرفات با تابلوهای «بدایة عرفات » و«نهایة عرفات» مشخص و مرز بندی شده است. نباید از آن خارج شوی. دقت کن ! ترا از مکه که محرم شدی یکراست به اینجا فراخوانده اند، به سرزمین راز آلود معرفت و عرفان: عرفه ! شناخت و آگاهی و تفکر و تعقل و دعا و نیایش و تدبر در آفریده های خدا و بالاتر از آن بی واسطه به  خدا اندیشیدن. آن گونه که مقتدای ما حسین به ما آموزش داده است.

مَتی' غِبتَ حَتّی تَحتاجَ الی الدَّ لیل تدُلّ علیک . . .

غایب نگشته ای که شوم طالب حضور     //        کی بوده ای نهفته که پیدا کنم ترا

ای کاش مدّاحان کشورما که از راه گریاندن مردم در شهادت حسین ارتزاق می کنند، فقط یک هفته وقت صرف کنند، متن و ترجمه و یا احیاناً تفسیر این دعای امام حسین را از زبان یک حکیم روشن ضمیر بشنوند.

  من سال هاست که  حسرت می خورم که ای کاش در منابری که برای عزاداری و به نام حسین بر پا می شود، سخنان، خطبه ها، تاریخ مستند زندگی آن فخر بشر و جان باخته ی راه حریت و آزادگی، بیان شود و تاسف می خورم که چرا، صرفاً برخورداری از صدای خوب، مجوزی برای، چنین شغلی شده است. چه بسا مداحانی که از سواد کافی برخوردار نیستند و حوصله مطالعه متون مستند و معتبر را ندارند .

(شرح این هجران و این خون جگر       //          این زمان بگذار تا وقت دگر ) .

بار و بُنه ی سفر از عرفات را بسته، با ساک دستی تا پای اتوبوس ها، با آن ازدحام جمعیت، دو ساعتی معطل و در راه بودیم. فرصت خوبی پیش آمد تا با حجة الاسلام آقا سیّدبابا حسینی- معاون روحانی کاروان - صحبتی داشته باشیم.

پرسید:  در عرفات، حالی، کشفی، مشاهده ای برایتان اتفاق افتاد؟ گفتم : " آن طور که شما منظورتان است، نه!"  چون انسان فاضلی است و به جز فقه، در زمینه های فلسفی و بخصوص کلام در قم تحصیل کرده است، توضیح دادم که یک خواسته اصلی ام در زندگی، این است که در عالیترین سطح رابطه «خالق و خلق » یا «آفریدگار و آفریده ها» را دریابم و قبل از آمدن به عرفات این فکر و خواسته را در ذهن خود مرور کردم و از آن جا که این موضوع  به گونه ای در دعای عرفه امام حسین مورد توجه  بوده است، از خدای بزرگ برای فهم آن استمداد کردم. امیدوارم در فرصت مناسب، با استفاده از این دعا و یاری سایر مطالعاتم در این زمینه کاری انجام دهم.

به آن بزرگوار همچنین توضیح دادم که اگر امروزه موفق شویم از دستاورهای علوم پایه ی تجربی در تحقیقات فلسفی استفاده کنیم، به پیشرفت و تکامل فلسفه خواهد انجامید.

ایشان هم کتاب رحیق مختوم اثر آیة الله جوادی آملی را مطرح کردند و گفتگوهای دیگری در رابطه با فلسفه ، کلام و عرفان. واین که علوم عقلی صرف، اقناع نمی کند و نگرشی جامع تر ضرورت دارد . . .

فاصله عرفات تا مشعر را با اتوبوس حدود 10 ساعت در راه بودیم احتمالاً این فاصله حدود 10 کیلو متر باشد. تنها فایده اش این بود که برای رفع خستگی در اتوبوس قدری خوابیدیم  و گرنه 2 یا 3 کیلو متر آن را با ساک به دست پیاده شدیم و از اتوبوس جلو زدیم. درغیر این صورت پیش از اذان صبح به مزدلفه (مشعرالحرام) نمی رسیدیم. نمی دانم آیامی توان تدابیری اندیشید که مشکل ترافیک در این ایام بر طرف شود؟ ظاهراً جاده های خوبی احداث شده است. آیا مشکل در بخش مدیریت است؟ فعلاً اطلاعاتی مناسب، جهت اظهار نظر در این رابطه ندارم.

وقوف در مشعر بین الطلوعین یعنی از اذان صبح، تا زمانی که خورشید روز دهم طلوع می کند، واجب است، به همین دلیل است که معمولاً بلافاصله پس ازغروب روز نهم در عرفات و انجام فریضه نماز مغرب و عشاء براه می افتند.

  خانم ها در سفر حج وضعشان بهتر از آقایان است، زیرا می توانند لباس دوخته به تن کنند. در لباس اضافی پوشیدن برای مقابله با سرما محدودیت ندارند. در مشعر هم، زودتر و با اتوبوس عبور می کنند یعنی وقوف در مشعر برایشان ساده گرفته می شود. در رمی جمرة عقبه در روز دهم، (روز عید قربان) زودتر می رسند و رمی می کنند. 

ادامه دارد.....

دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار...
ما را در سایت دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار دنبال می کنید

برچسب : ثبت نام حج عمره,ثبت نامه حج,سفر نامه حج,ثبت نام حج عمره دانشجویی,ثبت نام حج واجب,سفر نامه حج تمتع,تقدیر نامه حج,فرهنگ نامه حج و عمره,حج نامه,ثبت نامه حج دانشجوی, نویسنده : hosseinisabzevaro بازدید : 277 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 5:32