نگاهی به سازمان مجاهدین خلق ایران
(نابودی در پی کسب تمام قدرت به هر قیمت)
دکتر سید ابوالفضل حسینی - عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری 13951205 -
-------------------------------------------------------
این مطلب ابتدا در نشریه ی دانشجویی " من فکر می کنم" کانون قلم و اندیشه ( روزنامه نگاری و گفتگوی تمدنها)- شماره 27- اسفند 1395 منتشر شد
--------------------------------------------------------------
این سازمان در سال ۱۳۴۴ از میا ن پیروان نهضت آزادی توسط محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان پایهگذاشته شد. برخی از بنیانگذاران سازمان در بازجوییهای خود به نقش قیام ۱۵ خرداد در گرایش آنان به مبارزهٔ مسلحانه اعتراف کردهاند.
پس از دستگیری، محاکمه و محکومیت رهبران نهضت آزادی مانند مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی و آیت الله سید محمود طالقانی، تحت تأثیر برخوردهای خشن حکومت شاه با مخالفان و سرکوب قیام ۱۵ خرداد و شکست مبارزات مسالمت آمیز، پاسخها و رویکردهای سیاسی نهضت آزادی در نگاه این جوانان، پاسخهای معقول و راهگشا به حساب نمیآمد. بیشتر اعضای مرکزی سازمان در 1350 دستگیر و اعدام شدند.
در دهه ۱۳۵۰ با مقابله ی شدید ساواک با نیروهای سیاسی مسلح، سازمان مجاهدین نیز در شرایط دشواری به فعّالیّت مخفی خود ادامه میداد و از حمایت بعضی از روشنفکران مذهبی مسلمان و روحانیون شیعه برخوردار بود.
در سال ۱۳۵۴ کمی بعد از فرار تقی شهرام از زندان ساری، تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین صورت گرفت. در آن زمان اکثریت اعضای مرکزیت «سازمان مجاهدین خلق» که خارج از زندان بودند، تحت تأثیر تقی شهرام و بهرام آرام به مارکسیسم گرویدند.
مجید شریف واقفی، لبافینژاد و مرتضی صمدیه لباف که مخالف این تغییر بودند، به دست مارکسیستهای حاکم بر سازمان ترور شدند.
در پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مجاهدین خلق این واقعه را به رهبر انقلاب (آیتالله خمینی) و ملّت ایران تبریک گفتند و ایشان را «امام» نامیدند. مسعود رجوی که مدتی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ و سرنگونی شاه، در ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان آزاد شده و ریاست سازمان مجاهدین را به عهده گرفته بود، به همراه موسی خیابانی به دیدار آیتالله خمینی رفتند.
مجاهدین با استفاده از فضای آزادتری که پدید آمده بود، با بالاگرفتن تب فعّالیتهای سیاسی همچون سایر احزاب به سرعت رشد کرد، امّا نهایتا بر سر جنگ قدرت، به اقدامات مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی روی آورد. در پی تعیین صلاحیت نامزدهای اولین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۵۸، مسعود رجوی به عنوان کاندید سازمان مجاهدین، اعلام آمادگی نمود ولی با اعلام نظر آیتالله خمینی، رجوی از دور انتخابات کنار رفت.
دستگیری محمدرضا سعادتی، یکی از مهمترین اعضای سازمان، آن هم به اتهام جاسوسی، وضعیت را وخیمتر کرد. در این مرحله، یعنی بعد از سرنگونی نظام سلطنتی، تا سرفصل ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که مجاهدین به آن فاز سیاسی میگویند، برنامهٔ کار مجاهدین فعالیت افشاگرانهٔ سیاسی بود.
مجاهدین خلق نیز در پی تعارضات شدید با نظام جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۹، از بنیصدر حمایت کرده و در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۶۰ از هوادارانشان خواستند تا علیه نظام به خیابانها بریزند. یک روز پس از آن، تظاهرات خشونتآمیزی در شهرهای مختلف کشور به راه افتاد. ابوالحسن بنیصدر از ریاست جمهوری عزل شد.
سازمان مجاهدین خلق پس از تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ ، هدف خود را سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد.
در روز هفتم تیر ۱۳۶۰ در حالی که در دفتر حزب جمهوری اسلامی، اجلاسی از سران آن در حال برگزاری بود، بمب قدرتمندی منفجر شده و بیش از هفتاد تن از مقامات بلندپایه حکومتی از جمله، دبیرکل حزب و رئیس دیوان عالی کشور بهشتی، چهار تن از وزرای کابینهٔ دولت، ۲۳ نمایندهٔ مجلس و چندین تن از دیگر مقامات توسط این سازمان ترور شدند.
در انفجار مهیب دیگری در دفتر ریاست جمهوری به تاریخ 8 شهریور، رجایی و باهنر ترور شدند. گرچه هیچ گروهی مسئولیت بمبگذاریها را برعهده نگرفت، اماجمهوری اسلامی، مجاهدین خلق را عامل این اقدامات اعلام نمود.
در حالی که عراق با ایران در حال جنگ بود، سازمان با انتقال گسترده هواداران و طرفدارانش به عراق و با همکاری و مساعدت ارتش عراق، اقدام به تشکیل بازویی نظامی به نام «ارتش آزادیبخش ملی ایران» کرد و در کنار ارتش عراق در جنگ علیه ایران مشارکت کرد.
مهمترین عملیات نظامی سازمان در سال ۱۳۶۷ تحت عنوان فروغ جاویدان با حمایت صدام انجام شد. اعدام اعضا و هواداران سازمان در زندانها، پس از این عملیات، موجب اعتراض هایی شد. آیت الله منتظری در اعتراض به این وضع و... از قائم مقامی رهبری عزل شد.
در سال ۱۹۸۶ میلادی دولت فرانسه مجاهدین را به خروج از پاریس مجبور کرد و از آن پس مرکز استقرار آن ها شهر بغداد پایتخت عراق شد. مجاهدین پس از آن به تأسیس شهری در شمال بغداد، در استان دیاله اقدام کردند. این شهر که شهر اشرف نامیده میشد، مرکز اقامت مجاهدین بود و پس از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف از سال ۲۰۰۳ تا اول ژانویه ۲۰۰۹ توسط آمریکائیها حفاظت میشد.
سازمان مجاهدین خلق از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، اعلام مبارزهٔ مسلحانه کرد. به همین جهت این سازمان از سوی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، سازمان تروریستی محسوب میشود. علاوه بر عملیاتهای مسلحانهای که سازمان مسئولیت آن را پذیرفتهاست، برخی ترورها و عملیاتهای نظامی دیگر هم از سوی رسانهها و مقامات جمهوری اسلامی به سازمان نسبت داده شدهاست.
در سال های پایانی حکومت پهلوی از لقب «مارکسیست اسلامی» برای این سازمان استفاده میشد. در جمهوری اسلامی ایران از سازمان مجاهدین خلق با عناوینی چون «سازمان منافقین» نیز یاد میشود.
مطالب فوق گزین گونه ای از سایت ویکیپدیا است. اما اکنون....
-------------------
چند نکته:
1- پیش از مجاهدین خلق و فدائیان خلق، فدائیان اسلام برضد مخالفان فکری (کسروی ) و حاکمان سیاسی ( منصور و...) دست به ترور زده بودند.
2- بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق (1344) تحت تاثیر شرایط مبارزات جهانی ضد استعماری، به روش مبارزه ی مسلحانه در داخل در مقابله با نظام شاهنشاهی رسیدند. آنها روش مسالمت آمیز را بی فایده می دیدند.
3- امروز می توان به نقد گذشته پرداخت، امانباید شرایط را نادیده گرفت. توجه کنید که بازرگان در دادگاه محاکمه ی سران نهضت آزادی، به سران حکومت شاه هشدار داد که ما آخرین نسلی هستیم که با شما با زبان مسالمت آمیز صحبت می کنیم!
4- اعلام تغییر ایدئولوژی از سوی کسانی چون تقی شهرام و... و بدنبال آن قتل یاران دیروز خود، هم ازجنبه ی اخلاقی محکوم است، هم تاثیر نامطلوبی برمبارزان داشت. آنان می توانستند انشعاب کنند و برای خود نامی متناسب برگزینند.
5- شاید بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران از این گونه حوادث درس گرفته بود که شیوه ی مبارزه ی مسلحانه را در انقلاب اسلامی تجویز نکرد.
6- رویکرد جوانان مسلمان پرشور پس ازنقلاب به سازمان، سران آنان را به توهم انداخت و آنان به جای مذاکره، از در مقابله با سران حکومت در آمدند. روحانیون حاکم هم که نمی خواستند آن ها را درحکومت شریک کنند، تصمیم خود را گرفته بودند. نتیجه، همان شد که پیش آمد.
7- ترورهای وحشتناک سازمان، بیش از آن که نظام جمهوری اسلامی را متضرر کند، خود آنان را بدنام و آواره کرد.عده ی زیادی از آنان در جنگ تحمیلی بر ضد ایران کشته شدند.
8- هیچ آدم غیرتمندی که به کشور خود اندک علاقه ای دا شته باشد، با بیگانه ای چون صدام برضد کشورش همدست نمی شود!
9- سرنوشت مجاهدین خلق نشان داد که سیستم آموزشی خانه های تیمی و دور از اطلاعات و نیز سرسپردگی بی چون و چرا به ولایت کسانی چون رجوی، عاقبتی بهتر از این ندارد.
10- روحیه ی سران سازمان مجاهدین خلق - که پس از ترور هایی که انجام دادند، به منافقین شهره شدند - کسب تمام قدرت به هر قیمت بود. کسب و یا حفظ قدرت سیاسی به هرقیمت، عامل تباهی است.
برچسبها: مجاهدین خلق
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۶ساعت توسط دکتر سید ابوالفضل حسینی |
دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار...
ما را در سایت دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hosseinisabzevaro بازدید : 196 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:39