زندگی نامه دکتر سید ابوالفضل حسینی نامزد پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر سبزوار

زندگی نامه دکتر سید ابوالفضل حسینی
نامزد پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر سبزوار

1- تعلیم:

 نامم، سید ابوالفضل حسینی است (متولد1335) و شهرم، سبزوار. خانه ی پدری ام در منطقه ی خیابان ناوی بوده است. در دبستان غفوری ششم ابتدایی را به پایان رساندم. سیکل اول دبیرستان را در دبیرستان ملی سعدی و سیکل دوم را در دبیرستان اسرار با اخذ دیپلم ریاضی در خرداد 1354 به اتمام برده و وارد رشته ی زیست شناسی دانشگاه فردوسی مشهد شدم. پس از آن موفق به گذراندن  کارشناسی ارشد مدرسی  ژنتیک دانشگاه تربیت مدرس تهران شدم. به عنوان یکی از اعضای اولیه ی هیات علمی و پیشگامان توسعه ی دانشگاهی سبزوار در دانشگاه تربیت معلم سبزوار (که در ابتدا به عنوان شعبه ای از دانشگاه تربیت معلم تهران افتتاح شده بود، شروع به کار کردم). دکترای میکروب شناسی پزشکی را از دانشگاه تربیت مدرس گرفته ام.  تاکنون بامعلمی در دانشگاه حکیم سبزواری، نه تنها کار، که زندگی کرده و می کنم.

2- تربیت:

در خانواده و فرهنگی رشد کرده ام که پدرم و اجدادم عالمان دینی بوده اند. به برکت وجود پدرم که عالمی پارسا بود، پیش از دبستان با قرآن و خواندن و نوشتن آشنا شدم.

علاوه بر تحصیلات رسمی در علوم زیستی، مطالعاتی در زمینه های دین و اخلاق، فرهنگ و هنر، فلسفه، علوم اجتماعی و سیاسی دارم. همیشه آموخته ام و آموزش داده ام. ارتزاقم از تدریس در دانشگاه بوده و فعالیت های دینی و فرهنگی ام، با رغبت شخصی و بدون چشمداشت مادی بوده است. تلاشم برای ارتقاء سطح اندیشه، ایمان و اخلاق جامعه و توسعه ی کشورم است. با این که از پیش از انقلاب تا کنون، یک فعال سیاسی بوده ام، اما وجهه ی اصلی شخصیتم، فرهنگی (به معنای عام کلمه) است. به سیاست نیز از منظر فرهنگ می نگرم.

 مایه های اولیه ی مطالعات دینی را از محیط خانواده با خود داشتم، اما با ورود به دانشگاه و مطالعه ی آثار دکتر شریعتی، - در فضای استبدادی- نگاه تازه ای پیدا کردم. از آ ن زمان تاکنون، خط فکری مصلحان، روشنفکران و نواندیشان دینی را دنبال کرده و می کنم. امروز هم نقد عالمانه ی سنت و مدرنیته را در جوامعی مثل ایران، لازم و بهره مندی از غنای فرهنگی خود و نیز استفاده از تجربیات توسعه ی موفق کشورهای پیشرفته را ضروری می دانم. به دانشجویانم می گویم که یکی از نشانه های دانشجو بودن، نقّاد بودن است (نقادی مبتنی بر علم، عقلا نیت و صداقت).

برای اعتلای اخلاق و معنویت جامعه، تعریف زندگی از منظر شریعتی را به صورت پلکانی تفسیر می کنم. شریعتی می پرسد و خود پاسخ می دهد که: " زندگی چیست؟ - نان، آزادی، فرهنگ، ایمان و دوست داشتن". این نگاه به زندگی و نیز توجه به هرم نیازهای مازلو، نشان می دهد که نیاز های زیستی و اولیه، بیشترین نیازهای اکثر مردم است و در صورت کاستی در هر سطح، نقصان در سطوح بالاتر بوجود می آید. این موضوع برای برنامه ریزان اجتماعی بسیار مهم است. در جامعه ی ما، هر چه کار مفید و اشتغال مولد بیشتر شود، امنیت اجتماعی بیشتر، آرامش روانی بهتر و زمینه های رشد فضائل اخلاقی شکوفاتر می شود.

3-  سوابق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی:

از سال 1354 که دانشجو شدم، با نگاهی فرهنگی به امور سیاسی جامعه می پرداختم. یک سا ل پیش از پیروزی، دانشگاه تعطیل شد و من در مشهد و سبزوار با دوستانم، -که بسیاری شان بعدا در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند- به برنامه ریزی و اجرای امور فرهنگی در راستای مبارزه با استبداد می پرداختم. تفصیل برخی فعالیت های ایام قبل از پیروزی انقلاب، از جمله فعالیت حلقه ی دانشجویان و جوانانی را که در سبزوار با آیت الله سید محمد حسن علوی کار می کردیم ( شهیدان فاضل، ساده، حشمتی فر، علوی مقدم، و...)، به صورت زندگی نامه های شهیدان، کتاب، پایان نامه، تاریخ انقلاب ... مکتوب کرده ام که  بخش هایی از آن ها در نشریات، وبلاگ ها، و سایت ها آمده است.

پس از پیروزی انقلاب، انجمن حرکت اسلامی دانشجویان را در دانشگاه مشهد تاسیس کردیم. من نماینده ی این انجمن در بنیانگذاری دفتر تحکیم وحدت دانشجویان بودم ( شهریور 1358). در تاسیس جهاد سازندگی خراسان و سبزوار نقش داشته و مسولیت کمیته ی فرهنگی را عهده دار بوده ام. در آغاز جنگ تحمیلی به عنوان نماینده ی جهاد دانشگاهی در تاسیس بسیج خراسان موثربودم و ماه ها در آن جا به آموزش پرداختم. خود نیز اندکی در حال وهوای جبهه های دفاع  در برابر تهاجم بیگانه زیسته ام.

حدود سه سال ( از 1359 تا 63) که دانشگاه ها به نام انقلاب فرهنگی تعطیل بود، در جهاد سازندگی، بسیج، امور تربیتی و آموزش و پرورش به امور فرهنگی و آموزشی پرداختم. پس از اتمام دوره ی لیسانس، یک سال در آموزش و پرورش خاش دبیر بودم. در دوران تحصیل کارشناسی ارشد و دکترا عضو انجمن اسلامی دانشجویان و  نماینده ی اول دانشجویان در شورای دانشگاه تربیت مدرس بودم. از حدود سال  1370 تا کنون عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه های کشور بوده امو هم اکنون دبیر آن انجمن در دانشگاه حکیم سبزواری هستم. در فعالیت های اصلاح طلبانه ی محلی، استانی و ملی در حد توان حضور داشته ام.  بخش کوچکی از تلاش ها ی فکری و قلمی ام را در وبلاگ hosseinisabzevar.blogfa.com  منتشر کرده ام. اندکی از سخنرانی ها و درسگفتار هایم  را در کانال تلگرامی " اندیشه و ایمان" در اختیار اهلش قرار داده ام. امیدوارم که فرصت هایی بدست آید تا صدها ساعت سخنرانی و درسگفتار را مکتوب کنم. هم ا کنون به جلسات معتدد فرهنگی، ادبی، دینی و هنری در سبزوار، کمک فکری و فرهنگی و مدیریتی می کنم.

 از قبل از انقلاب تاکنون تحلیلگر مسائل سیاسی بوده ام، اما به دنبال مشاغل سیاسی نرفته ام و تدریس در دانشگاه را به چیزی معاوضه نکرده ام. سابقه ی ریاست ستاد انتخاباتی خاتمی، معین، موسوی و اکنون روحانی در سبزوار داشته و دارم. در شرایط موجود، دوران انتخابات را هم به عنوان فرصتی برای آموزش سیاسی مردم تلقی می کنم. به قانون پایبندم و ترویج قانونگرایی را در جامعه ی ایران  ضروری می دانم. در کنار قانون، به اخلاق در جامعه ی ایمانی می اندیشم. برای نقد قدرت از منظر اخلاق، اهمیت ویژه ای قائلم.

4- سوابق اجرایی:

از سال های اولیه ی پس از انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، تجربیاتی اجرایی  و فرهنگی در نهاد های جهاد سازندگی، بسیج، امور تربیتی، دارم. در دهه های اخیر نیز تجربیات اجرایی موفقی در دانشگاه حکیم سبزواری دارم. بنیانگذار رشته ی زیست شناسی بوده ام. بجز تدریس و تحقیق در گروه زیست شناسی، سمت های، مشاور فرهنگی ریاست دانشگاه، معاون امور دفاعی، مدیر کل امور دانشجویان شاهد و ایثارگر، معاون دانشجویی و فرهنگی، ریاست دانشکده ی علوم پایه و...عضویت در شوراهای متعدد را داشته  و دارم. عضو هیات اجرایی کنگره ی دویستمین سالگرد تولد حکیم سبزواری و مسوول امور فرهنگی، هنری و رسانه ای آن بودم. در اعتلای فرهنگی و دانشگاهی شهرم کوشیده ام.

5- برنامه ها:

و اکنون آمده ام ...

- تا حاصل مطالعات، تخصص و تجربیاتم را در پارلمان شهری سبزوار با دیگر اعضاء شورای شهر به اشتراک گذارم.

- تا نگرش اصلاحی و توسعه ای دانشگاهی ام را در خدمت به جامعه بکار گیرم.

- تا از اندیشه و تجربه ی جهانی، در منطقه ی خودمان استفاده کنیم.

- تا با استفاده از پشتوانه ی عظیم  فکری همکاران دانشگاهی ام، سطح شورا را ارتقاء دهیم.

- تا سبزوار را لایق مرکزیت " استان بیهق " کنیم.

- تا از اختیارات شورا در زمینه هایی که استفاده نشده است، بسود مردم بهره برداری کنیم.

- تا از امکا نات شهری در جهت اشتغال مولد، بیشتر بهره ببریم.

- تا با مرمت و حفظ آثار میراث فرهنگی که بخشی از هویت ماست، نشان دهیم که سبزوار، به عنوان پایگاه گردشگری استعداد هایی فراوان دارد. این ها را با اقتصاد فرهنگی پیوند دهیم و اشتغال ایجاد کنیم.

- تا مفاخر دیار بیهق را بیش از پیش معرفی کنیم و چهره ی آینده ی سبزوار را درخشان تر از امروز و گذشته کنیم.

- تا با استفاده از امکانات شهری، " مرکز سبزوار شناسی" را توسعه دهیم.

- تا در همه ی زمینه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، بستر ساز توسعه ی همه جانبه ی شهرمان سبزوار شویم.­