دانشگاه؛ امامزاده ای که معجزه نمی کند

ساخت وبلاگ

دانشگاه؛ امامزاده ای که معجزه نمی کند

دکتر سید ابوالفضل حسینی

عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری - 23 شهریور 1395

=================================================

در روز های نیمه ی دوم شهریور 1395 برنامه ی کارگاه " ضیافت اندیشه " با موضوع " اقتصاد مقاومتی " برای استادان برگزار شد. استاد مباحث فوق، شخصیتی علمی و با تجربه ی سال ها تدریس در اقتصاد بود و در  بیان موضوعات اقتصادی - به ویژه برای ما که تحصیلات تخصصی در اقتصاد نداشته ایم، خوب بود.

استاد در بخشی از مبحث اقتصاد ایران، گفتند: " موفقترین برنامه ی قبل از انقلاب برنامه ی سوم بود. پس از انقلاب هم برنامه سوم موفقترین برنامه بود. " در انتهای همین بحث بود که یکی از همکاران از استاد پرسید که به نظر شما از نظر اقتصادی کدام یک از رؤسای جمهوری پس از انقلاب بهتر عمل کرده اند؟

استاد مکثی همراه با تبسم کرد و با لحنی محتاطانه گفت: " اگر نام ببرم شاید برداشت سیاسی بشود. در ضمن صحبت هایم گفتم که بهترین برنامه پس از انقلاب برنامه ی سوم بود."

من که دیدم استاد نمی خواهد نام ببرد و محافظه کاری می کند، از ایشان خواستم که سال های اجرای برنامه ی سوم را بیان کند، در تردید و مکث ماند و نگفت.

به این استاد بزرگوار که از همکلاسی های دوران دبیرستان من است و ارادتی دیرین به ایشان دارم، با لحنی همراه با شوخی گفتم: سال های اجرای برنامه سوم از  1378 تا 1382  و دوران ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی است، ولی چون فعلا از نظر برخی ممنوع التصویر است، به جای نام آن خاتمی، نام این خاتمی را نام ببرید.( منظور از این خاتمی ، همکار ارجمندمان در دانشگاه حکیم سبزواری است که در جلسه حاضر بود.)

 در این دوره، من اطلاعات مفیدی از اقتصاد ایران دریافتم، بویژه که فرصتی مغتنم بود که از دوست قدیمی خودم بهره ببرم.

=======================================

آن چه در سطور قبل آمد نکته ی کوچکی است که فقط مرا بر آن داشت تا به اهمیت  نقش دانشگاه در ارائه ی راه حل برای معضلات جامعه اشاره کنم و شرایط موجود را فرا یاد دلسوزان بیاورم.

وقتی که یک استاد تمام دانشگاه، جرأت نمی کند که در جمع استادان چنین حقیقت ساده ای را بیان کند، انتظار شق القمر از دانشگاه نداشته باشید. اگر  مشابه این استاد عزیز در فضای کنونی دچار خود سانسوری می شوند، باز هم نتیجه بهتر نمی شود، بلکه بدتر است. وقتی  از استاد انتظار دارند که فقط به مذاق قدرت سخن بگوید، کدام ایده ی جدید را انتظار می برید؟

طی بیش از یک دهه، در  دانشگاه تکصدایی حاکمیت داشته است، شاید عجیب تر از تکصدایی حاکم بر رسانه ی ملی. همین تکصدایی، مهمترین عامل رکود فکری در دانشگاه بوده است. در دانشگا ه نیز می توانید به همان شکل که در مجالس و محافل دیگر خرافه و سطحی نگری را رواج می دهند، ببینید. ( به زودی گزارشی از سخنان حجت الاسلام والمسلمین دکتر ر. ش. خواهم داد که درسال تحصیلی گذشته، در دانشگاه  حکیم سبزواری در جمع استادان در کنفرانسی به " جن و ارتباط با جنیان" پرداختند.)

ما در سال های آغازین  پیروزی از بنیانگذار انقلاب می شنیدیم که دانشگاه مبدأ همه ی تحولات جامعه است. این روز ها می توان دید که دیگر چنان جایگاهی برای دانشگاه نگذاشته اند. به دانشگاه به دیده ی کانونی نگاه می شود که باید در تسخیر و تحت سیطره ی کانون قدرت سیاسی باشد. در این روند بدترین حالت ممکن سرنوشت دانشگاه و به ویژه علوم انسانی، شبیه به آنچیزی خواهد بود که  در شوروی سابق وجود داشت. نه تنها سفارشات تحقیقی با نتایج از قبل معلوم در دانشگاه انجام می شود، بلکه به صورت غیر سفارشی  و به قصد قربت به قدرت کار هایی می شود که نتایج شخصی آن را هم  محقق می بینند.

 در دهه های اخیر دانشگاه هایی تاسیس شدند و روحانیون زیادی با عنوان دکتر به سیستم دانشگاهی وارد شدند. مدارک دانشگاهی دیگر آن اعتبار سابق را ندارند و.... در گذشته  لیسانس بیکار چیز دور از ذهنی بود، امروزه فوق لیسانس بیکار رواج دارد و هم اکنون دکتر بیکار ها وارد بازار بیکاری می شوند.  مدیریت جامعه نمی تواند بهترین جوانان تحصیلکرده را به کار بگیرد.

فعلا تا اطلاع ثانوی انتظار معجزات خارق العاده ای از این امامزاده نداشته باشید.

دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار...
ما را در سایت دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hosseinisabzevaro بازدید : 383 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 5:32