نگاهی اقتصادی به گذشته، حال و آینده ی سبزوار

ساخت وبلاگ

نگاهی اقتصادی به گذشته، حال و آینده ی سبزوار

دکتر سید ابوالفضل حسینی  عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری -  اسفند 1397

 

سبزوار شهرستانی قدیمی با پیشینه ی تاریخی، فرهنگی، دینی و تجاری است. شهری  بر سر راه جاده ی ابریشم، از دوران باستان و امروز بر سر راه اصلی تهران به مشهد و نیز مسیر ترانزیتی آسیای میانه. در طی دو دهه ی اخیر، تقسیمات کشوری سبب شده است که شهرستان های جوین، جغتای، خوشاب و داورزن از آن مستقل شده اند و احتمالا در آینده ای نزدیک شهرستان های روداب و ششتمد هم مستقل شوند.

 در اوایل دهه ی 1380 مردم سبزوار انتظار  داشتند که در تقسیمات کشوری، این شهرستان مرکز استان خراسان غربی شود. "دانشگاه تربیت معلم سبزوار" کار تحقیقی در زمینه ی "سبزوار و توانمندی های توسعه" انجام داد. با امنیتی شدن حرکت مردم، ثمره ی تلاش آن ها، مرکزیت یافتن بجنورد( مرکز استان خراسان شمالی ) و بیرجند (مرکز خراسان جنوبی ) شد. سبزواری ها سرشان بی کلاه ماند. استان شدن قم و تفکیک زنجان و قزوین نیز هر یک داستانی ویژه دارند.

سبزوار امروز حدود بیست هزار دانشجو دارد و ساختار شهری اش با سال های اول پس از انقلاب متفاوت است. توسعه ی شهر متوازن نبوده است. به میزانی که در بعد دانشگاهی رشد کرده، در ابعاد صنعتی و ارتباط ریلی رشد نکرده است. با این حال در آینده قرار است از طریق دستکی  به ریل راه آهن تهران مشهد وصل شود. فرودگاه سبزوار نسبتا فعال است و در ارتباط سبزوار به تهران نقش مثبتی دارد. راه های جاده ای، سبزوار را در چهار راهی قرار داده که از شمال به اسفراین و بجنورد وصل می کند و از جنوب به بردسکن و کاشمر. از شرق رو به سوی نیشابور و مشهد دارد و از غرب به سوی شاهرود و سمنان. این موقعیت، جایگاه  تجارت این شهر را در گذشته ی تاریخ هم  نشان می دهد.

اکنون هم در این شهر، با ضعف صنعت، فرهنگ اقتصاد تجاری غلبه  دارد. شغل های دلالی نمی گذارد که فکر سرمایه گذاری رونق بگیرد. مردم می خواهند از سرمایه هایشان به سرعت سود ببرند. در کمتر شهر و دیاری به اندازه ی سبزوار(نسبتا) بانک، صندوق ( به ظاهر قرض الحسنه)، بانک غیر دولتی، و موسسات مالی و اعتباری وجود دارد. یک نمونه ی پر آوازه اش موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج است که مثل چند نمونه ی دیگر، پس انداز مشتریانشان از جیب همه ملت ایران- یعنی بانک مرکزی- پرداخت شد. پول در سبزوار کم نیست ولی در امور تولیدی کمتر سرمایه گذاری می شود. همه اش هم تقصیر مردم نیست، نیمی از آن بر عهده ی مسوولان است. مسوولانی که غالبا محافظه کارند. این بدان معنی است  که  نوعا مدیران ریسک نمی کنند، حق مدیریت شان را می گیرند و کاری پیش نمی رود و آن ها هم  تعهدی به توسعه ی شهرستان ندارند. طوری مدیریت می کنند که با تعویض دولت ها میزشان را از دست ندهند! اگر هم مدیری بومی با انگیزه پیدا شود، به زمینش می زنند! نخبگان سبزوار این تفاوت را در مقایسه سبزوار با برخی از شهرهای دیگر به خوبی احساس کرده و می کنند. سنگ اندازی بر سر راه کسانی که می خواهند در صنعت سرمایه گذاری کنند، به یک روال تبدیل شده است.

 سبزوار بزرگ (با احتساب شهرستان های جدا شده) هنوز هم ظرفیت های زیادی دارد و طبق کتاب " سبزوار شهر دیرینه های پایدار"، حدود 367 روستا دارند. گستردگی جغرافیایی، تنوع اقلیمی، گستره ی فرهنگی و زبانی، و... زمینه  و پتانسیل  زیادی را نشان می دهد.

این وسعت جغرافیایی، در زمینه کشاورزی از قدیم تا کنون در زمینه های گندم ، جو، زیره، پنبه، انگور، بادام، آلو، تخمه ی هندوانه، خربزه، و... نام آور بوده است و امروز هم می تواند در زمینه ی داروهای گیاهی سخن تازه داشته باشد. در دامداری دارای جایگاه خوبی بوده و امروزه از مرغداریهای آن، شهر های بزرگ بهره مند اند.

صنایع قدیمی زیره پاک کنی ، پنبه پاک کنی، تهیه پوست دباغی شده(سالامبو سازی)، قند ، روغنکشی، آرد، ریسندگی و... هنوز هم هست. شهرک صنعتی سبزوار در غرب این شهرستان توسعه ای نسبی داشته ولی صنایع چشمگیری مثل داروسازی طاها و...  در آن کم است.

 سیمان سبزوار نمونه ی عالی از همت مردمی در توسعه ی صنعتی بود، ولی مدیریت آن نتوانسته است در طی حدود پانزده سال تا کنون سودی در خور به سهامدارانش بدهد.  شرکت طاها ، داروسازی معتبری است ولی سهامداران غیرسبزواری درآن  پیشی می گیرند.

صنعت فولاد مناسب این منطقه نبوده است  ولی مسابقه ی بین نمایندگان کاری می کند که برای منطقه ی مناسب کشاورزی مثل جوین که آّ بهای زیر زمینی اش به سرعت افت می کند، به چنین صنعتی رو بیاورد.

 سبزوار شهری فرهنگی است، با استعدادهای فراوان هنری و فرهنگی. گردشگری می تواند بستر اشتغالزایی مناسبی باشد که هنوز فاصله فراوانی تا حد ایده آل دارد. موزه هایی مثل موزه مردم شناسی ، نفت، و... باید بیشتر شناسانده شوند. میراث فرهنگی سبزوار برای هر گردشگری که بخواهد، جاذبه دارد. نقص در اطلاع رسانی است و نبودن موسسات توریستی مناسب، که حرکت های اخیر، نوید پیشرفت را می دهد. در این جا، هم کویر را می شود دید و هم مناطق ییلاقی را. آتشکده آذر برزین مهر که یکی از سه آتشکده ی بزرگ قبل از اسلام است- ، باید مورد توجه قرار داد. اگر اندک همتی برای آسفالت جاده ی آن تا امامزاده ی مسیر وجود داشته باشد و یک تابلو مناسب آن جا را به مردمی که از جاده اصلی تهران مشهد عبور می کنند، نشان دهد، رونقی صد چندان می گیرد.

اولین مرکز کاشت جنگل مصنوعی کشور در سال های قبل از انقلاب در جنوب سبزوار تاسیس شده است و در تثبیت شن های روان و کنترل ریزگرد ها موفق بوده است. این تجربه، هم برای سلامت و هم صنعت مفید است و نیز جاذبه ی گردشگری هم می تواند داشته باشد.

قرار بود که در شرق سبزوار منطقه ی آزاد تجاری  دایر گردد. یکی از همکاران دانشگاهیم، مسوول پیگیری آن بود ولی با مسوولیت یافتن ایشان در استانی دیگر، فعلا از پیشبرد آن طرح خبری ندیده ام.

دانشگاه ها مجبور خواهند شد برای استمرار حیاتشان بیش از گذشته به ارتباطشان با صنعت و تولید توجه کنند. اکنون در بخش معاونت پژوهشی این موضوع جدی تر از گذشته است. مرکز رشد فناوری دانشگاه، به طرح های مصوبی که به تولید و نوآوری منتهی می شوند، کمک می کنند. اگر مساله محوری و حل مشکلات و اشتغالزایی جدی گرفته شود، می توان امیدوار بود که با حمایتی که بانک صنعت و معدن از این روند می کند، شاهد موفقیت هایی باشیم.

 

دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار...
ما را در سایت دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hosseinisabzevaro بازدید : 247 تاريخ : دوشنبه 10 تير 1398 ساعت: 4:48