خانم دکتر پوران شریعت رضوی، بانوی نمونه ی ایرانی

ساخت وبلاگ

خانم دکتر پوران شریعت رضوی، بانوی نمونه ی ایرانی

 

دکتر سید ابوالفضل حسینی- 13971129 

 

دوشنبه  28 بهمن 1397 برای تشییع جنازه  و تدفین خانم دکتر پوران شریعت رضوی رفته بودم . از آن چه دیده شد، یک مورد را اشاره می کنم ( بقیه ی موارد را در جای دیگری باید گفت ) و آن این است که جمعی این بانوی نمونه ی ایرانی اسلامی را تکریم کردند، کم نظیر و از جهاتی بی نظیر بود . تیپ هایی که هرکدام نمونه ای از سوابق افتخار آمیز را با خود داشته و دارند.  سرمایه اجتماعی بزرگی که مورد بی توجهی قرار می گیرد! نماز بر پیکر روانشاد پوران شریعت رضوی -13971128 جلو حسینیه ارشاد  گویا حدود بیست میلون تومان گرفتند تا اجازه  دهند که پیکر این بانوی نمونه در کنار برادر شهیدش "مهدی شریعت رضوی" در امامزاده عبدالله شهر ری دفن شود. به خاطر همین بود که سوسن بعد از دفن به ما می گفت که در تهران از هوا هم پول می گیرند! باید بیاییم به مزینان!  شهید"مهدی شریعت رضوی"  و شهیدان  بزرگ نیا و قندچی، همان سه قطره ی خونی هستند که بر تارک دانشگاه تهران مانده اند. نام "روز دانشجو" هم به خاطر شهادت این بزرگان در تقویم ما در سالروز شهادتشان  ثبت شده است.  برادر دیگر پوران شریعت رضوی در زمان جنگ دوم جهانی به شهادت رسیده است.تشییع وتدفین پوران شریعت رضوی-13971128 امامزاده عبدالله شهر ری من البته از قبل از انقلاب با نام ایشان آشنا هستم، ولی در دو دهه ی اخیر ارتباط هایی حضوری در سبزوار،کاهک، مزینان، تهران، نیشابور و مشهد با ایشان داشته ام. آن چنان که با فرزندان ایشان، که فرزندان دکتر علی شریعتی هستند. در این مجال اندک نکاتی ازخاطرات و دریافت های خودم را بیان می کنم . آن چه در خانواده ی شریعتی دیده می شود، صمیمیت و آزادگی است. آن ها تا کنون هم در قالب احزاب سیاسی کار نکرده اند. اگر شرایط هم فراهم شود، کار فرهنگی خویش را گسترش می دهند، اما شرایط برای همه یکسان نیست!  پوران شریعت رضوی شیر زنی بود که میراث شوهر را به خوبی پاس داشت. بسیاری از آثار شریعتی پراکنده و در نوارهای کاست محبوس بودند. این ها تا آن جا که ممکن بود، گرد آوری، مکتوب و در مجموعه هایی منسجم، تدوین و منتشر شدند. اگر ما به مجموعه ی آثار شریعتی دسترسی داریم، مرهون زحمات این بانوی بزرگ  هستیم.زنان کمی پیدا می شوند که بعد از مرگ شوهرخویش تاریخ زندگی او را بنگارند. شریعت رضوی کتاب دوجلدی " طرحی از یک زندگی" را نوشت و در آن با کمال صمیمیت و صداقت از زندگی مشترکشان با علی شریعتی برای همه ی ما سخن گفت. این کتاب، منبعی برای تاریخ نگارانی است که بعدا از آن استفاده کرده و خواهند کرد. عنوان کتاب، " طرحی از یک زندگی" است. مولف در اولین صفحه ی کتاب، توضیح داده است که: علی شریعتی، خود در بازجویی هایش در ساواک که به شرح زندگی خویش پرداخته است، از عنوان  " طرحی از یک زندگی" استفاده کرده است. جالب است که در تقدیم کتاب هم چنین آورده است: " این کتاب را به فرزندانم که همراهان صبور لحظات پر رنج زندگی مان بوده و هستند، تقدیم می کنم." کتاب طرحی از یک زندگی -ج 1نوشته خانم دکتر پوران شریعت  رضوی کتاب طرحی از یک زندگی -ج 2نوشته خانم دکتر پوران شریعت  رضوی شریعتی دغدغه ی دفاع از خویش را نداشت، چه معتقد بود که تاریخ، از مرد حق دفاع خواهد کرد. بانوی نمونه ی ما در این زمینه نیز به خوبی عمل کرد.  نحوه ی زیست خانواده ی شریعتی، پس از او نیز زندگی عزتمند را نشان داد، آن ها با  کمبود ها ساختند و ذلیل نشدند، بلکه عزیز ماندند. آزادگی خویش را نفروختند و به مذاق زر و زور و تزویر زندگی نکردند. چهل و یک سال از زمانی که علی شریعتی پوران را تنها گذاشته است می گذرد. او چون کوه در برابر ناملایمات، پشتوانه ی اصلی فرزندان بوده است حتی اگر حمایت های او نبود این چهار فرزند نمی توانستند تحصیل خوبی داشته باشند. تا آخرین روز زندگی نیز به او وابسته بودند.  این بانوی عزیز با حقوق بازنشستگی خویش و درآمدی که از فروش کتابهای شریعتی بدست می آورد، به فرزندانش کمک می کرد.  کتاب  " پوران عزیزم " که در سال های اخیر منتشر شده است، شامل نامه هایی است که دکتر شریعتی از پاریس برای همسرش پوران  نوشته است. این نامه ها نیز همانند گفتگو های تنهایی و کویر و... شریعتی را واقعا آنگونه که بود، به ما معرفی می کند، چیزی که در مورد بسیاری از بزرگان نمی توان به لایه های درونی شان نفوذ کرد و به طور خودمانی با آنها رفیق شد. هم این مادر می گفت و هم از احسان شنیده ام که به شوخی می گفتند تنها دکتر ما مونا است که متخصص پزشکی است و می تواند درآمد مکفی داشته باشد و گر نه احسان که استخدام نشد. سوسن نیز همچنین. سارا هم که در دانشکده علوم اجتماعی به تدریس مشغول است و بیش از دوازده سال هنوز رسمی نشده است. ( طبق سخنی از پوران در 1393)   روزی پوران شریعت رضوی در منزلشان در تهران به من گفت به دست های سوسن نگاه کن! این دستها به دستهای مردانه می ماند. این ها در خارج در ناز و نعمت بزرگ نشده اند. برای تحصیل خویش کار می کرده اند.   گاه که از آن همه فشار دوران زندگی یاد می کرد، به شوخی به ما می گفت:" من هر چه می کشم از دست شما سبزواری هاست!"  و برای آن که چیزی به دل نگیریم ادامه می داد که به خاطر اینکه علی (شریعتی) هم همشهری شما بود!   البته در سفرش به سبزوار در سال 1393 با خاطره ای خوش از سبزوار رفت و در سخنرانی اش هم که جای جدی سخن گفتن بود، اشاره کرد که من سبزوار را شهر دوم خودم می دانم، چون شهر علی، شوهرم است. در جمع خودمانی تر، گریزی هم به سختی های گذشته ی زندگی خصوصی اش  می زد. من البته می دانستم  این که انسان بداند که  سنگ صبوری دارد و دیگران او را درک می کنند، در کاهش آلام و سختی ها مفید است به این سخن ها گوش می کردم . این شکایت ها گاه از خود علی شریعتی هم بود! مثل داستان یک لنگه جوراب و..! مدیریت خانه در تمام مراحل زندگی مشترک بر دوش این خانم بود. و علی شریعتی کمترین نقش را در این زمینه داشت.  در سال 1393 روزی که از دوستداران ایشان هدایایی برای وی به فرودگاه  سبزوار آورده بودند، باز هم کنایه ای به علی زد! البته برای این که دوستان را بخنداند گفت: این هدایا را که لطف شماست، می پذیرم. من در زندگی مشترکمان با علی کمتر دیدم که با دست پر به خانه بیاید!   از زندگی  84 ساله شادروان پوران شریعت رضوی،  چهل سالش پس از انقلابی گذشت که مردم شوهر او را معلم همان انقلاب می نامیدند. مشکلات قبل و بعد از انقلاب او را می توان از لابلای آنچه که در کتاب "طرحی از یک زندگی" آمده، تا حدی شناخت، اما با ذکر نکته ای از ایشان می خواهم به نوعی رنج او را نشان دهم. به من و یکی از دوستان که مهمان ایشان بودیم، می گفت: ما حالا شدیم چوب دوسر...! از یک طرف، در یک جلسه ی زنان هم که شرکت کنیم، گاه مورد طعنه ی برخی قرار می گیریم که: این هم، وضعی است که انقلاب شوهر تو بر سر ما آورده !" از  طرف دیگر، این هم  بی مهری هایی است که از جانب آقایان  به ما می شود! ما از هردو طرف داریم ضربه می بینیم!  در اسفند 1384  با ابتکار موسسه ی توسعه ی دانش و پژوهش تحت هدایت جناب دکتر بهزادیان نژاد و همکاری شخصیت ها و اساتید دلسوز، در دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سمیناری در معرفی و نکوداشت استاد محمد تقی شریعتی برگزار شد.  یکی از سخنرانان کلیدی آن همایش، خانم دکتر سارا شریعتی بود که یکبار دیگر طنین سخن علی شریعتی را در فضای دانشگاه به گوش می رساند. خوشبختانه سارا در همان دانشکده به تدریس پرداخت. پوران شریعت رضوی در آن روز با ما چند نفر که از سبزوار در آن نشست علمی شرکت کرده بودیم، لطف ویژه ای داشت و با اصرار فراوان برای شام در منزل دعوت کرد.  برای من که حدود سه ماه از عمل جراحی قلبم می گذشت غذای اختصاصی درست کرد. یک جلد کتاب آلبوم آخرین عکسهای شریعتی  را مونا منتشر کرده بود، به من داد.در آن سال ها تلاش گسترده ای برای انتقال جسد دکتر شریعتی از سوریه به ایران داشتیم، اما از جایی به بعد پاسخ موافقت داده نمی شد. در آن هنگام  و در اواخر دوران خاتمی، که این موضوع را با ایشان در میان گذاشتیم، - شرایطی که هنوزاحسان در ایران نبود، - گفتند که سوسن وکیل تام خانواده است. محدودیتی از جانب ایشان نبود ، ولی انتقال پیکر شریعتی از جهات مختلف برای مراکزی مساله بود و همچنان نشد!  در این سال های اخیر دو بار به نیشابور آمد یک با به همرا سوسن که مردم از سخنرانی ایشان استقبال خوبی داشتند و یکبار هم حدود دوسال پیش به همراه احسان که در سالن سیمرغ سخنرانی داشت. بنده و برادرم جناب احمد مزینانی از احسان دعوت کردیم به سبزوار آمد و در مراسم افتتاح مرکز بومگردی زعفرانیه شرکت کرد. در سخنرانی خانم پوران شریعت رضوی در سالن سیمرغ نیشابور، او از این که اصالتا نیشابوری است گفت وعلاقه اش را به این دیار بیان کرد. اما سخنرانی دکتر احسان شریعتی در دو زمینه قابل توجه ویژه بود : یکی ویژگی این ناحیه از ایران بزرگ و دوم تفسیری که بر پیام اصلی علی شریعتی در شعار " عرفان، برابری و آزادی " داشت. در نیشابور در منزل بستگان مادری شان اقامت داشتند،  و همچون همیشه، هیچ هزینه ای از بیت المال را صرف خویش نکردند. سال گذشته در چهلمین سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی دو روز در دانشگاه تربیت مدرس سمپوزیومی پیرامون اندیشه های شریعتی برگزار شد بدون اتکا به سیستم رسمی و بودجه دولتی! از جهت علمی بسیار پر بار بود و صاحب نظران برجسته ای به ارائه ی مقالات خویش پرداختند. خانم دکتر پوران شریعت رضوی هم به همراه احسان، سوسن و سارا شرکت داشتند. ناهار، ساندویچی بود که در محل دفتر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس صرف می شد. می خواهم بگویم که اگرهنوز هم کاری برای این اندیشه صورت می گیرد، تیپ دانشجویان و اساتید و... همراهی می کنند و نه مقامات ...! این البته که با منش خانواده ی شریعتی هم سازگار است. اهمیت این رفتار در مقایسه با همایش های بی محتوای پر هزینه ی حکومتی قابل فهم است!   

 دکتر سید ابوالفضل حسینی و خانم دکترپوران شریعت رضوی. علی دولت آبادی و احمد مزینانی - اسفند  1384  دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

حضور استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی در تشییع و تدفین پوران شریعت رضوی -13971128 امامزاده عبدالله  شهر ری

 

دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار...
ما را در سایت دکتر سید ابوالفضل حسینی - سبزوار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hosseinisabzevaro بازدید : 258 تاريخ : دوشنبه 10 تير 1398 ساعت: 4:48